در حالي که رسانههاي مختلف در يک ماه اخير شديدا مشغول گمانهزني در خصوص ترکيب کابينه يازدهم هستند، تيم همراه آقاي روحاني تاکنون سکوتي معنيدار در اين خصوص داشته است. نزديکان رئيس جمهور منتخب مکررا عنوان مي کنند که هنوز هيچ خبر قطعي در خصوص ترکيب کابينه وجود ندارد و هيچ تکذيب و تاييد خاصي در اين خصوص وجود ندارد.
سکوت نزديکان آقاي روحاني را شايد بتوان نوعي تاکتيک اجرايي در شرايط خاص کنوني دانست. لزوما اين سکوت را نميتوان يک مشکل ساختاري در تيم آقاي روحاني و خلأ وجود يک سخنگو در اين مجموعه تعبير کرد. در يک کلام ميتوان گفت اين مساله ناشي از فقدان تحزب در کشور است.
همين مساله باعث ميشود تا در حوزه سياسي رفتارهاي ارتباطي بيشتر رفتارهايي فردي باشند تا سازمانيافته و حزبي. از همين روست که عموما دولتهاي ايران توسط چهرههايي ساخته ميشوند که بايد آنها را دولتمرد دانست تا کنشگر سياسي و سياستمدار چرا که لزوما مديران دولتي سياستمدار نيستند و البته عکس آن نيز صادق است، يعني هر سياستمداري نيز دولتمرد نيست.
عموما در نظامهاي سياسي پيشرفته کانديداها برخاسته از دل احزابي ساختارمند و داراي نيروهاي فعال در حوزههاي مختلف هستند و از فرداي پيروزي يک کانديدا همين افراد حزبي که ستاد او را در دوران رقابت تشکيل دادهاند تبديل به تيم عملياتي وي خواهند شد. در ايران علاوه بر اينکه چنين وضعيتي حاکم نيست، دولت و رئيس جمهور نيز از مجلس و پارلمان جدا هستند، چرا که باز هم به دليل فقدان ساختار حزبي مجموعههاي مختلف نمايندگي پارلمان از هويت تشکيلاتي خاصي برخوردار نيستند.
اين دوگانگي بين ترکيب سياسي مجلس و دولت خود سبب ميشود تا چينش کابينه از پيچيدگي بيشتري برخوردار شود. از يک سو منابع اطلاعاتي رسانهها که در موارد بسياري همان نمايندگان مطلع مجلس هستند شديدا محدود ميشود و از سوي ديگر به اين دليل که امکان ايجاد ارتباط تشکيلاتي بين مجلس و دولت جديد با واسطه نمايندگان هم حزبي رئيس جمهور منتخب وجود ندارد، مذاکرات پارلمان و دولت منتخب براي تعيين کابينه طولاني و دشوار خواهد شد.
در نظامهايي که داراي احزابي قواميافته هستند نمايندگان همحزبي دولت منتخب پل ارتباطي بين دولت آينده و مجلس مستقر ميشوند و مذاکرات براي تشکيل دولت جديد از طريق فرآيندهاي روتين و مشخصي پيش ميرود. خلاصه آنکه در شرايط کنوني کشور ما انتشار اطلاعات دقيق از مراحل تشکيل کابينه ميتواند دولت منتخب را درگير فراز و نشيبهاي بيموردي کند که شايد آرامش کابينه آينده را به هم بريزد.
اما وضعيت سکوت دولت مستقر در اين خصوص هر چند شايد آرامش آن را بيشتر تضمين کند اما ميتواند نتايج منفي گريزناپذيري را نيز در پي داشته باشد. نبود گمانهزني موثق و پيشبينيهاي نزديک به واقعيت از ترکيب، چينش و جنس کابينهاي که قرار است از يک ماه آينده امور اجرايي کشور را در اختيار بگيرد معايبي جدي دارد، مهمترين عيب آن هم اين است که سرمايهگذاران را سردرگم کرده و فضاي اقتصادي کشور را با شبهاتي مواجه خواهد کرد.
همچنين چنين دست گمانهزنيهايي يکپارچگي ايجاد شده حول دولت منتخب را نيز از بين خواهد برد. در حوزه ارتباطات البته رسانهها علاقه فراواني براي پيشي گرفتن در رسيدن به اطلاعات مربوط به کابينه آينده را دارند و از آنجا که کانال خاصي براي رسيدن به اين اطلاعات تعريف نشده، رسانهها ناچار ميشوند به «لابيگري» با تيم رئيس جمهور منتخب روي بياورند و اين مساله ميتواند رسانه را به يک مجموعه شبه سياسي نظير حزب تبديل کند.